با رد ادعای تقلب در انتخابات ایران
خبرگزاری فارس: یک روزنامه آمریکایی با رد وجود تقلب در انتخابات اخیر ایران، به اوباما توصیه کرد با تبریک گفتن به احمدی نژاد به عنوان رئیسجمهور قانونی ایران بیش از این به دیپلماسی اشتباه خود در قبال ایران ادامه ندهد.
به گزارش فارس، دکتر "کاوه افراسیابی "، استاد ایرانیالاصل دانشگاههای آمریکا، با درج مقالهای در روزنامه آمریکایی "هافینگتونپُست " نوشت: دلایل خوبی در این خصوص وجود دارد که چرا "باراک اوباما "، رئیسجمهور آمریکا باید همانند "حسنی مبارک " رئیس جمهور مصر، "بان کی مون " دبیرکل سازمان ملل و همچنین دهها تن دیگر از سران جهان به "محمود احمدینژاد " رئیسجمهور منتخب ایران تبریک بگوید.
به گفته افراسیابی، عدم انجام این کار نشاندهنده قضاوت ناشیانه کاخ سفید است، زیرا به طور خاص اوباما باید به وعده خود پس از انتخابات مبنی بر پاسخ دادن به نامه احمدینژاد که به وی برای پیروزیاش تبریک گفته بود، عمل کند.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، با فرو نشستن گرد و غبار ناآرامیهای پس از انتخابات عدم وجود شواهدی محکم دال بر تقلب در انتخابات شفافتر شده و این یعنی گذشت زمان به نفع احمدینژاد تمام خواهد شد، کسی که به شدت در مطبوعات غربی مورد اهانت قرار گرفته و در خانه نیز رقبای اصلاحطلب، از وی همچون "گرینچ " (شخصیت داستان کودکان "چطور گرینچ کریسمس را ربود ") که انتخابات را "دزدیده باشد " بدگویی کردند.
نویسنده مقاله با اظهار تاسف از تناقضات موجود در شواهد ارائه شده توسط "میر حسین موسوی " و "مهدی کروبی " در اثبات تقلب گسترده در انتخابات 22 خرداد ایران، به بررسی عمیق شکایات رسمی کاندیداهای بازنده و نیز گزارش های گوناگون منتشر شده توسط "کمیته حقیقت یاب " آنها پرداخته و چنین نتیجه گرفته است که این شکایات و گزارشها به شدت فاقد اساس و محتوای قابل استناد بوده و در مقابل آکنده از کنایات بیارتباط هستند، همانند استناد به مسائل مطرح شده در مناظرات تلویزیونی و حوادث قبل از انتخابات به عنوان شواهدی دال بر تقلب در آن.
این کارشناس علوم سیاسی در ادامه آورده است: نباید فراموش کنیم که موسوی به تنهایی بیش از 40 هزار نماینده در حدود 90 درصد پایگاههای رایگیری داشت، اما شکایت وی به شورای نگهبان فقط به آن چند صد نفری بر میگردد که اجازه نداشتند بر شمارش آراء نظارت کنند، بدون اینکه حتی به خود زحمت دهد و اعلام کند که تقریبا تمام افراد مورد اطمینان وی که بر روند برگزاری انتخابات نظارت داشتند موفق نشدند هیچ گونه بینظمی عمدهای را گزارش و مستند کنند. بنا بر اعلام مقامات رسمی، موسوی در خصوص حدود 89 پایگاه اخذ رای شکایاتی را ارائه کرده بود که مسلما در مقایسه با بیش از 45 هزار پایگاه رایگیری در سرتاسر ایران، این رقم بسیار اندکی به حساب میآید.
نویسنده این مقاله ادامه داد: تمام شواهد نشان میدهد موسوی که به صورت ناپسندیدهای دقیقا یک ساعت پس از پایان زمان رایگیری، خود را پیروز حتمی انتخابات عنوان کرد، قضایا را وارونه دیده بود که ابتدا نتایج انتخابات را زیر سوال برد و سپس با این ادعا که احمدینژاد "رایها را با توزیع پول نقد و غذا در میان حدود 5/5 میلیون روستایی و نیز افزایش حقوقها طی هفتههای پیش روی انتخابات، معامله کرد "، به دنبال شواهدی در اثبات این ادعا بود. جالب اینجاست که حتی کمیته حقیقتیاب خود موسوی نیز این استدلال را که احمدینژاد پیروز رایهای مناطق شهری نبوده، بیاهمیت جلوه داد.
افراسیابی با غیرمرتبط خواندن اتهام وارده از جانب موسوی در خصوص استفاده نادرست از منابع دولتی از قبیل وسایل نقلیه عمومی توسط رئیسجمهور وقت و "تقلب گسترده " در محل صندوقهای رای، به وجود شکایات مشابه در انتخابات گذشته علیه "محمد خاتمی " رئیسجمهور سابق ایران، اشاره کرده و گفت که چنین مسائلی در نظام انتخاباتی جوان ایران بیسابقه نیست.
وی انتخابات اخیر ریاستجمهوری ایران را "شفافترین انتخابات برگزار شده در ایران " دانست زیرا برای اولین بار تمام اطلاعات مربوط به بیش از 60 هزار صندوق رای که حدود 40 میلیون رای داشته است، منتشر شد.
این استاد دانشگاه در ادامه میافزاید: مشکل تظاهراتکنندگان حامی موسوی در تهران که پلاکاردهای "رای من کجاست؟ " را حمل میکردند، این بود که آنها در حقیقت به وجود تقلب در آراهای خود اعتراض نمیکردند، زیرا موسوی در تهران توانسته بود با کسب 52 درصد از آراء و حدود 3 هزار رای بیشتر از احمدی نژاد، اکثریت آراء پایتخت را به خود اختصاص دهد. مشکل آنها و رهبرشان این بود که تا حدودی فکر میکردند باید در دیگر استانهای کشور نیز پیروز میشدند. این یک انتظار بیجا بود، چون علاوه بر مسائل دیگر، ورود دیرهنگام موسوی به میدان رقابت پس از 20 سال غیبت در عرصه سیاست و همچنین مبارزات انتخاباتی محدود وی در مقایسه با سفرهای گسترده احمدینژاد به تک تک استانها، و به طور خاص به مناطق "محروم " از جمله کرمان، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی و غیره ، جایی که او توانست اکثریت قاطع آراء را به دست آورد، دلیل شکست وی بود.
دلیل دیگری که نویسنده بر سلامت انتخابات اقامه میکند، این است که موسوی علاوه بر تهران در یزد، زاهدان، زنجان، اردبیل و "شبستر " زادگاه خود نیز پیروز شد در حالیکه اکثریت فارسی زبانها به طور قاطع به احمدینژاد رای داده بودند که این تا حدودی نشان دهنده تاثیر گرایشهای قومی در انتخابات اخیر است.
البته این استاد ایرانی مقیم آمریکا رای پایین رقبای احمدینژاد در استانهای محل تولدشان را امری عادی تلقی کرده و تأکید میکند که "مهرعلیزاده " و "معین " نیز در انتخابات سال 2005، در استانهای محل تولد خود آراء بسیار کمی را کسب کردند.
نکته دیگری که نویسنده به آن اشاره می کند این است که نظام انتخاباتی ایران ممکن است "جعل ناپذیر " نباشد اما در پرتو نظارت گسترده توسط دو سری ناظران، دهها هزار نماینده ناظر کاندیداها و شرکت حدود 60 هزار نیرو در برگزاری انتخابات که به طور بومی و عمدتا از قشر معلمان و نظایر آن انتخاب شده که مسئول شمارش آراء بودند، به تمام دلایل عملی، "تقلب ناپذیر " است. تا این تاریخ هیچیک از آنها در حمایت از اتهامات وارد شده در خصوص تقلب در صندوق های رای جلو نیامدهاند.
این مقاله با اشاره به پیروزی 63 درصدی احمدینژاد بر آرای 33 درصدی موسوی، این نتایج را با پیشبینی مامورین سنجش افکار عمومی موسسه "Terror Free Tomorrow " (فردای بدون تهدید) مستقر در واشنگتن، منطبق دانسته و آورده است: آنها در مقاله پس از انتخابات خود در روزنامه "واشنگتن پست " اعتراف کردند که نتایج رایگیری میتواند انعکاس اراده رایدهندگان ایرانی باشد. دیدگاه آنها توسط دیگران و از جمله "نیت سیلور "، دانشمند علم آمار در آمریکا نیز تایید شده است که اعلام کرده نتایج انتخابات ایران "براساس تحلیل های آماری معتبر است ".
نویسنده با بیان اینکه علیرغم میل باطنی صاحبنظران حامی اصلاحطلبان در غرب، تحلیل دقیق نتایج انتخابات هیچ مبنای واقعی بر تقلب در انتخابات ارائه نمیدهد، میافزاید: احمدی نژاد با کسب 24 میلیون آراء، صادقانه پیروز انتخابات شد، با رای دهندگانی که عاشق مردمگرایی اقتصادی، ملیگرایی سرسخت، شیوه زندگی ساده، ارتقاء حقوق هستهای ایران و ایستادگی وی در برابر "عمو سام " و غیره بودند- و این علیرغم سیل تبلیغات رسانهای غربی پیش از انتخابات بود که به طور بی وقفه احمدی نژاد را مورد اهانت قرار میدادند.
به اعتقاد این استاد ایرانی، جدا شدن اوباما از درک رو به رشد جهان از این امر که احمدینژاد به طور غیرمنصفانه متهم به تقلب در انتخابات شده بود، برای سیاست وی در خصوص تعامل با ایران خبر خوبی نخواهد بود. حتی دیپلمات انگلیسی در تهران نیز در مراسم معارفه احمدینژاد شرکت کرد، همچنان که دهها نفر دیگر از دیپلمات های خارجی از جمله چندین اروپایی به نشانه پذیرفتن نتایج انتخابات در این مراسم شرکت کردند.
وی اضافه می کند: متاسفانه، آمریکا تا حدودی به خاطر تاثیر منفی صاحبنظران و دانشگاهیان ایرانی طرفدار موسوی که بسیاری از آنها با عجله دادخواستی را در تقبیح "بیاحترامی " دولت ایران به آراء رایدهندگان ایرانی برای دبیرکل سازمان ملل امضا کردند، بسیار عقبتر از دیگران حرکت میکند. خوشبختانه، دبیرکل با ذکاوت سازمان ملل متحد ضمن ارائه قضاوتی بیطرفانه، به حق به این نتیجه رسیده است که علیرغم آن توصیهنامههای دانشگاهی، امضاکنندگان آن دادخواست اساساً در محک غیرمتفکرانه خود از کاندیداهای بازنده، دچار اشتباه شده بودند؛ بنابراین تصمیم بانکیمون در تبریک گفتن به احمدی نژاد به خاطر موفقیت انتخاباتی وی بسیار سرنوشت ساز بود.
دکتر کاوه افراسیابی در پایان تاکید می کند: اوباما نیز همچون بانکیمون برای نشان دادن بیطرفی خود باید به احمدینژاد تبریک بگوید در غیر این صورت خطرات زیادی، کشتی دیپلماسی وی در قبال ایران را تهدید خواهد کرد.